ماهی گیری
یک شب زمستانی من داشتم برای محمد کتاب می خواندم که محمد جونم بخوابه ولی ایشون به من گفت که می شه من ماهی گیری کنم من هم کلی تعجب کردم گفتم باشه اون هم با شمشیرش این طوری که توی عکس هست داره ماهی گیری می کنه این هم یک جوره شه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی