سندریلا
محمد تازگی فیلم سندریلا خیلی دوست داره می اید که مثل اون جادوگر عمل کنه یک شب که مهمون داشتیم خاله زهره می خواست بیاد خونه جدیدمون محمد هم کلی مامانش رو اذیت کرد با شیطنت های بچهگی مامانی داشت که جوجه چینی درست می کرد و اونها رو داخل سیخ چوبی می کرد بعد محمدامد گفت به من دو تا بابیلیبو بده مامان اولش چیزی متوجه نشد ولی با اشاره محمد دوتا از مامان گرفت به مامانش گفت کلاه تولدم کو می خوام بذارم محمد چوب ها گرفته بود دستش و مثل اون جادوگره با چوبها بازی می کرد تو مثل یک فرشته زیبا همیشه به زندگی من طراوت می بخشی ...